چوبر چوبر
چوبر
چوبر
چوبر
چوبر
چوبر
چوبر

وعده وعیدهای عذاب آور برخی ها کی سرانجام می یابد؟!
گرفتن پرینت
کد خبر: 6498  |   تاریخ انتشار:09 فوریه 2016   |   نویسنده: آرتمیسا جهانی

460400-600x300

   ا  چوبر نیوز، بهرام سبزی – سالیان سال است که غصه ی مردم تالش داستانی شده برای افرادی که می خواهند بواسطه بیان این قصه پردرد از آن نردبانی برای ترقی خود درست کنند و در آخر، لگدی به این نردبان بزنند تا طبق معمول همه داستانها این بار نیز قصه به سر برسد و کلاغ قصه به سر مقصد منزل نرسد تا بخت مردم نیز مانند پر کلاغ سیاه شود و آمال ور آرزو ها در زیر گل مزارع دفن شوند.
قصه ی «از رنجی که می بریم» در تالش غصه ی پردرد کودکان کار، جوانان بیکار، پدران بیمار، مادران نالان از درد است. دردهایی که هنوز درمانی برای آنها پیدا نشده است.
قصه ی پدرانی که تمام دارایی و دار و ندار خود را خرج تحصیل فرزند کرده اند به این امید که مدارج علمی را طی کرده و پس از اتمام تحصیل کاری پیدا کرده و ازدواج کند و سر زندگی خود برود و از بد یا خوش حادثه، فرزند سطوح بالای علمی را گذرانده و موفق به کسب مدرک بالای علمی شده ولیکن هنوز سر سفره پدر نشسته و با شرمندگی چشم به جیب پدر دوخته است.
پدری که هنوز با بدن بیمار و ناقص، سخت کار می کند و گویی سن بازنشستگی برایش تعریف نشده است.
قصه ی از رنجی که می بریم، شرح حال مادرانی است که دستانشان تا آرنج، بجای جواهرات، در گل فرو رفته و تاول زده و با هیچ پمادی دستانش که روزگاری نحیف بود ترمیم نمی شود و حسرت نوازش با دستان نحیف را بر دل فرزندانش گذاشته است.
دستانی که چون قلبش از غصه ترک خورده و زمختی دستانش را می توان از نوازش بر روی چهره نوه اش حس کرد. همان نوه ای که با سارقی چند لایه در سرمای زمستان، آن را به کمر بسته و برای گرما بخشیدن به منزل هیزم مهیا می کند.
اینجا تالش است و هنوز هم عده ای پدر و مادر، چشم به راه فرزندانی هستند که برای اشتغال و کسب روزی ترک دیار کرده اند و آنها برای دیدن نوه هایشان در ایام عید لحظه شماری می کنند و چشم به جاده دوخته اند که آیا عید امسال می توانند فرزندان و نوه هایشان را در آغوش بگیرند.
پدر و مادری که دلشان که می گیرد عکس یا صدای فرزند و نوه ارامش می کند.
قصه ی «از رنجی که میبریم» قصه پر درد درازی است که هر روز یک صفحه از این کتاب داستان را ورق می‌زنیم و حال و روز خوشی به ما دست نمی دهد.
ولی آنچه، این روزهای نزدیک به ایام انتخابات زجر آور است وعده و وعید های برخی ها در ایام نزدیک به سال نو می باشد. وعده هایی که هیچ گاه عملی نشدند و در انتظار عملی شدن آنها عده ای ماندند که این خود عذابیست الیم.
و حکایت وعده ها و عملی نشدن آنها را اخیرا بزرگواری به حکایت خوبی تشبیه کرد که خود گویای این حدیث مجمل است و آن اینکه :
حکایت کرده اند پادشاهی در یک شب سرد زمستان از قصر خارج شد. هنگام بازگشت سربازی را دید که با لباسی اندک در سرما نگهبانی می داد.
از او پرسید: سردت نیست؟
نگهبان گفت: چرا ای پادشاه اما لباس گرم ندارم و مجبورم تحمل کنم.
پادشاه گفت: من الان داخل قصر می روم و می گویم یکی از لباس های گرم مرا برایت بیاورند.
نگهبان ذوق زده شد و از پادشاه تشکر کرد. اما پادشاه به محض ورود به داخل قصر وعده اش را فراموش کرد.
صبح روز بعد جسد سرما زده نگهبان را در حوالی قصر پیدا کردند، در حالی که در کنارش با خطی ناخوانا نوشته بود:
ای پادشاه من هر شب با همین لباس کم سرما را تحمل می کنم اما وعده لباس گرم تو مرا از پای درآورد.
حالا باید گفت در قصه ار زنجی که میبریم مردم تالش ، وعده های برخی آقایان ما را از پای درآورد.


  1. محسن گفت:

    سلام . نگارنده ابتدا به بیکاری جوانان اشاره دارد سپس به کسانی که بعلت کار جلای وطن کرده اند پرداخته است لذا باید گفت : ۱ _ آمار بیکاری در کشور بالاست ولی کسانی که تلاش کرده اند شغلی مناسب برای خود پیدا کرده اند هر چند با تاخیر – ۲ – عده ای میخواهند در چوبر بمانند و در فلان اداره و یا … استخدام شوند که با توجه به تعداد ادارات و … ناشدنی است لذا لازم است از ایل و تبار فاصله گرفت و به شهرهای دیگر مهاجرت نمود همانطور که خیلی ها اینکار را کرده اند – ۳ – متاسفانه اکثر تحصیل کرد گان فقط مدرک دارند و مهارت لازم را ندارند بعنوان مثال آیا فارغ التحصیلان کشاورزی در چوبر تا حالا توانستند از علم خود برای بهبود کشاورزی چوبر گام بردارند ؟ -۴ – در چوبر آدمهای زیادی هستند که سرمایه خوبی دارند ولی برای ایجاد کار تولیدی و تشکیل تعاونی و … که بتواند عده ای را استخدام کنند اقدام نمیکنند که لااقل فرزندان خود را در آن بکارگیرند. …… پس از ماست که بر ماست. منتظر معجزه از طرف کسی نباشید خود اقدام کنید.

دیدگاه شما

( الزامي )

(الزامي)




© تمامی حقوق متعلق به چوبرنیوز می باشد. طراحی شده توسط: علیرضا دبیری و ماهر طهماسبی گروه توسعه نرم افزاری آیاز

Warning: Invalid argument supplied for foreach() in /home/chobarir/public_html/wp-includes/script-loader.php on line 2876