چوبر چوبر
چوبر
چوبر
چوبر
چوبر
چوبر
چوبر

سفر به سرزمین کودکی ها
گرفتن پرینت
کد خبر: 159  |   تاریخ انتشار:25 دسامبر 2013   |   نویسنده: علیرضا شوکتی

chobar-shokati

من یک خبرنگارم

دو روز تعطیلی برای آنهایی که همنشین دود و ترافیک و خیابانهای شلوغی چون تهران هستند، نعمت بزرگی است تا گریزی به مناطق اطراف تهران یا حتی خارج از تهران بزنند تا دمی آرامش و هوای پاک را تجربه کنند.

من کارم خبرنگاری است و روزهای تعطیل و غیر تعطیل برایمان معنا ندارد و دائم باید درحال مصاحبه ، گزارش و تهیه خبر باشیم …

اما ار آنجائیکه پاییز شمال همیشه برایم زیباست ، تصمیم گرفتم مصاحبه و گزارشهایم را این بار از شمال بگیرم و این بهانه ای شد تا دل به دریا سپرده و با همکارانم راهی شمال شویم .

ترافیک همت مثل همیشه بدون توجه به عجله و ذوق و شوق آنهایی که قصد سفر داشتند به خواب سنگین رفته بود . اما تحمل یک ساعت ترافیک همت بسیار ارزنده تر از شلوغی اتوبان کرج و تصادف چند خودرو به طرز وحشتناکی بود. به هر حال از خیر یک جفت لنت ترمز و یک صفحه کلاچ گذشتیم و بالاخره به رشت رسیدیم .

متاسفانه شب شد و از رشت تحفه ای دستمان را نگرفت. فقط همین بس که بسیاری از جاده های منتهی به رشت، فاقد نور کافی و تجهیزات ایمنی راه بود . وقتی مسیر تالش به آستارا را از یک رشتی پرسیدیم گفت : “شما بهتر بود قبل از ورودی رشت ، از کمربندی و جاده بین الملل میرفتید ! ” منظورش را بعدا فهمیدیم.همان مسیر فومن را می گفت که جاده ای بسیار باریک ، خطرناک و بدون نور بود. دلم به حالش سوخت و یاد دوستی در آبادان افتادم که روزی در حین تهیه گزارش گفت : “ولک اینجوری نبین!!  آبادان زمانی پایتخت بین الملل بوده است!! بنده خدا شاید هم راست میگفت. ما که اطلاع دقیقی نداریم !

تابلو رنگارنگ پاییزی طبیعت در مسیر جاده تالش به آستارا قرار دارد 

File_7836_142381

روزمان را با یک نسیم پاییزی از سمت دریا و زمزمه ملایم یک کارگر تالشی که در حال نظافت راهرو هتل است آغاز میکنیم .

می گویند تالش نگین شهرهای شمال است. براستی هم چنین است. هم از لحاظ مهمان نوازی ، ادب ، احترام به مسافران و هم بخاطر جلوه های زیبایی از طبیعتی که در خود جای داده است. میدانستم هر گردشگردی که به تالش رفته ، سورتمه ، بام تالش ، گیسوم ، کارتینگ و جاده اسالم به خلخال را از دست نمی دهد، اما نمی دانستیم تابلو رنگارنگ پاییزی طبیعت در مسیر جاده تالش به آستارا قرار دارد .

هوای پاک ، آسمان آبی ، جاده ای خلوت و طبیعتی الوان و چشم نواز ناخود آگاه ما را در مسیر جاده ای که در دست تعمیر است قرار می دهد . پس از اینکه زیارتگاه بابا اسماعبل را رد کردیم ، به منطقه ای رسیدیم که تربهای سفید و سیاه انباشته کنار خیابان توجهمان را جلب کرد . می گفتند : کاشت ترب در جوکندان بیشتر رواج دارد .

لیسار تقریبا بزرگتر و پیشرفته تر از دیگر مناطق در مسیر راه بود . مخصوصا قلعه صلصال با قدمت هفت هزار ساله اش اقتدار و ابهت این شهر را دو چندان کرده و مردم لیسار به آن می نازند .

کاش کسی صدای مردم لیسارا محله را می شنید

کمی جلوتر تابلویی سبز رنگ نصب شده کنار خیابان، ورودمان را به خطبه سرا خوش آمد می گوید . حتما شما هم در سفر به این منطقه، مدرسه ای را ( قبل از ورود به خطبه سرا) در وسط شالیزارها خواهید دید که با آن تور والیبال در حیاطش خودنمایی می کند. خوش به حال دانش آموزانی که در آن مدرسه درس می خوانند …

آنچه از خطبه سرا قبلا در ذهن داشتم وجود دوست عزیزی به نام اسفندیار آقاجانی بود .وبلاگ نویسی که تلاش زیادی در معرفی فرهنگ مردم و جاذبه های گردشگری تالش و بخصوص خطبه سرا انجام داده بود . انسانهای شریفی در آنجا بودند ، نمی دانم از آرم سازمان بر روی ماشین یا از کجا متوجه شدند که ما خبرنگاریم . صمیمانه با ما درد دل می کردند…

File_7836_142390

” اسفندیار صدای مردم خطبه سراست. اینجا گاز ندارد.لوله کشی آب ناقص است.زمین فوتبال ندارد.جاده اش جاده مرگ یا همان کشتارگاه است.کاش کسی صدای مردم لیسارا محله را می شنید،مردم زمستانها از سرما در عذابند و تابستانها هم باید از آب آلوده …”

اینها بخشی از حرفهای پر درد معلمی باز نشسته به نام مرحمت پور رضا بود . او می گفت : دکتر علی ملیحی پور ، دکتر فریدون بابائی ، دکترمحمد دوستار ، دکتر فردوسی ، دکتر صدرایی و…از افتحارات بزرگ کشورمان هستند که خطبه سرا تحویل جامعه داده است، اما مشکلات اولیه آن هنوز برطرف نشده و فشار زیادی را به مردم وارد می کند.

امین جوانمرد سوپر مارکت کوچولو و جمع و جوری دارد. در آنجا همه چیز دارد حتی مرغ های پرکنده هم از ویترین آن به ما چشمک می زنند!!!

 او می گوید شامی لرزان ، مقبره سید محمود دینوری زیارتگاه معروف خطبه سراست. آبشار لیسارا محله، ممارین، قلعه کفر، حمزه یوردی،لتنه کتی،برزه بیل،کمریک و…از زیبا ترین جاذبه های دیدنی این منطقه است.

دلم می خواهد بمانم و بیشتر با این انسانهای ساده و بی آلایش هم صحبت شوم اما همکارانم کمی از من دور شده اند و باید به آنها برسم و این مردمان صمیمی را با دردهایشان تنها بگذارم. شاید کسی از جنس صدایشان،  دوای درد و مشکلاتشان شود…

 


دیدگاه شما

( الزامي )

(الزامي)




© تمامی حقوق متعلق به چوبرنیوز می باشد. طراحی شده توسط: علیرضا دبیری و ماهر طهماسبی گروه توسعه نرم افزاری آیاز

Warning: Invalid argument supplied for foreach() in /home/chobarir/public_html/wp-includes/script-loader.php on line 2876