به گزارش چوبر نیوز، روزنامه سوال جواب چاپ استان گیلان در شماره شنبه ۲۴ فروردین ماه، یادداشتی به قلم کریم خورسندی با عنوان آقای رئیس جمهور دریای خزر فقط متعلق به ایران نیست! در ارتباط با طرح انتقال آب دریای خزر به فلات مرکزی ایران منتشر کرده است.
مناقشه انتقال آب دریای خزر به فلات مرکزی ایران این روزها هر چند با وجود سیلابی شدن اکثر استان ها و بارش های فراوانی که در تمام نقاط کشور باریدن گرفته تا حدودی فروکش کرده اما اصل ماجرا همچنان به قوت خود باقی است و هیاهوی آن با بررسی مجدد در مجلس قطعا بالا خواهد گرفت!
این موضوع که زمزمه های آن از اواسط سال ۱۳۹۰ در دولت احمدی نژاد شروع شده بود در پاییز سال گذشته از سوی دکتر روحانی مجددا مطرح و پرونده اش بازگشایی و عنوان گردید که آب دریای خزر پس از تصفیه و مناسب سازی به شهرهای بیابانی مثل یزد و سمنان و در کل به بخش فلات مرکزی ایران منتقل شود؛ این در حالی است که دریای خزر و یا به عبارت بهتر ‘دریاچه کاسپین’ که به دریای صلح و دوستی معروف است تمام و کمال متعلق به کشور ایران نیست و چهار کشور دیگر نیز حق بهره برداری و استفاده از آن را دارند، از این حیث و سوای تمام ایرادات وارده بر موضوع انتقال آب دریای خزر به فلات مرکزی و نقاط کم آب کشورمان باید اذعان داشت که از نظر عرفی و شرعی نیز ما نمی توانیم خودسرانه اقدام به این کار نماییم و قطعا اجازه سایر کشورها نیز برای انتقال آب دریای خزر باید لحاظ شود؛ چرا که تمام کشورهای حوزه کاسپین در استفاده از مواهب دریا مشترک بوده و هیچ کشوری نباید خود را به تنهایی مالک آن و قیم دریا بداند!
حال بماند که طبق اسناد و مدارک و … زمانی بیشتر محدوده دریای کاسپین به کشورمان تعلق داشت اما متاسفانه در پی تغییرات جغرافیایی و جریانات سیاسی این منطقه که منجر به تجزیه اتحاد جماهیر شوروی شد در حال حاضر چیزی حدود ۱۵ درصد به کشور ما تعلق دارد و این یعنی ما به تنهایی نمی توانیم هر کاری که در خصوص دریا باشد را بدون مطالعه و مشاوره با چهار کشور دیگر این محدود انجام دهیم!
با این اوصاف در وهله اول باید بررسی و کار کارشناسی شود که آیا انتقال آب دریای خزر اصولا توجیه اقتصادی دارد؟ آیا چهار کشور حاشیه دریاچه کاسپین اجازه اجرای این طرح را به ایران می دهند؟
به باور اکثر کارشناسان اجرای این طرح سوای تمام مشکلات زیست محیطی که با خود به همراه خواهد داشت قطعا توجیه اقتصادی نیز نخواهد داشت و اصولا انتقال آب در هر محدوده جغرافیایی از پایین به بالا بسیار گران بوده و صرفه اقتصادی ندارد و با توجه به فرآیند نمک زدایی و شیرین کردن آب دریا برای مصرف عمومی و شروب بسیار گران تمام می شود؛ ضمن اینکه باید معترف بود با توجه به بسته بودن دریاچه کاسپین و کاهش سال به سال عمق این دریا که با تغییرات بیولوژیکی نیز همراه بوده و آسیب های اینچنینی نیز بر آن وارد آمده، متاسفانه هر نوع تنش زیست محیطی دریای خزر باعث نابودی آبزیان و موجودات پیرامون آن شده و در نهایت باعث نابودی کامل این پهنه آبی بی نظیر خواهد شد.اما نکته بسیار مهم و تعیین کننده اینکه در وهله اول باید موافقت کشورهای پنج گانه اطراف دریای خزر اخذ شود؛ چرا که یکی از پروتکل های کنوانسیون تهران (کنوانسیون حفاظت از محیط زیست دریای خزر) بهره برداری از آب شیرین حوضه های آبریزی است که به دریای خزر وارد می شود؛ بر این اساس آب شیرین ورودی به این گستره آبی باید تضمین شود و در فرآیند آن نیز خللی بوجود نیاید! از این رو هریک از کشورهای پنجگانه (ایران، آذربایجان، ترکمنستان، قزاقستان و روسیه) اطراف دریای خزر موظف هستند که به این موضوع پایبند باشند.
با همه این اوصاف و حتی نظر به اینکه ایران برای اجرای این طرح موافقت های لازم را نیز از چهار کشور دیگر بگیرد؛ موضوع این است که آب دریاچه خزر به دلایل مختلف زیست محیطی دچار مسایل و آلودگی هایی است، آلودگی های نفتی ناشی از فعالیت استخراج نفت کشورهای همسایه، آلودگی های فاضلاب های شهری و صنعتی و … که اکوسیستم خزر را مورد تهدید قرار داده و در این زمینه کارشناسان نگران انتقال آب این دریاچه و افزوده شدن دیگر تبعات زیست محیطی ناشی از اجرای این طرح هستند!
به گمان بسیاری از خبرگان و کارشناسان حوزه آب دریای خزر، این طرح، طرح غیراصولی و ضد ملی است و انتقال آن به فلات مرکزی ایران هزینه های گزافی برای کشورمان بهمراه خواهد داشت که اجرای آن را غیر منطقی می کند!
گفتنی است فلات مرکزی ایران شامل ۳۶ درصد از استان کرمان، ۱۸ درصد از استان اصفهان، ۱۵ درصد از استان یزد، ۹ درصد از استان خراسان، ۶ درصد از استان مرکزی، ۵ درصد استان زنجان، ۵ درصد استان سمنان، ۳ درصد استان قم، ۲ درصد استان همدان و یک درصد استان هرمزگان است که جمعا ۴۳۲۰۸۴ کیلومترمربع را تشکیل می دهد.
و سرآخر اینکه آیا آب دریاچه خزر یا همان کاسپین خودمان می تواند با طی این مسافت طولانی و از پایین به بالا این همه مناطق خشک و کویری را سیراب کرده و یا از تشنگی نجات دهد؟!