خیلی جالب است که ما انسانها قدر داشته هایمان را زمانی میدانیم که از بین ما رفته باشند. مفاخر زیادی از هنرمندان و شاعران نامدار ما، در زمان حیات خود مدتها ناشناخته ماندند اما از آنجا که گوهر ناب هرگز ارزش خود را از دست نمی دهد، همواره درخشان و پر ثمر به دنیای پیرامون خود انرژی و نور میدهند.
“مهیا غلامی” یکی از شاعران نام آشنای عرصه ادبیات معاصر است که نام و آثار او در میان اساتید و دانشجویان این رشته در ورای دنیای پارسی زبانان، نقل محافل علمی و فرهنگی شده و رفته رفته بر توانایی و شهرت شایسه این افتخار آفرین شهرمان افزوده می شود. گپ و گفتگوی سایت چوبر نیوز با وی را در زیر می خوانید.
خود را چگونه به مردم معرفی می کنید؟
*مهیا غلامی هستم کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی ، شاعر، ترانه سراو پژوهشگر ، مدیر کانون ادبی پژواک ، فروردین ۱۳۶۴درچوبر به دنیا آمدم و در حال حاضر به دلیل شغل همسرم ساکن تهران هستم ، شغل بیرون از خانه ندارم و فعلا به تربیت پسرم مشغولم.
کجا درس خواندی و از همکلاسی ها کسی را بخاطر دارید؟
*من دوران ابتدایی تا دبیرستان را در مدارس چوبر گذراندم ولی دوره لیسانس را در دانشگاه کرج و فوق لیسانس را در دانشگاه علامه طباطبایی در رشته ادبیات فارسی به پایان رسانده ام.
از همکلاسی های دوران راهنمایی تا جایی که یادم هست (سمیه دیبایی ، لعیا همادوست، شهرزاد آقاپور، خدیجه غلامی و پریساموسوی )
و ۵ نفر از بهترین معلمانی که داشتی؟
*من همیشه معلم های ادبیات را خیلی دوست داشتم و اسم همگی شون در خاطرم مونده، آقای شعبان، خانم حق پرست ، آقای گوهری، آقای قریشی ، آقای عظیمی ، بجز خانم حق پرست که دبیر زبان انگلیسی بودند بقیه معلمهای ادبیات بودند.
شما شخصیت موفقی هستید ریشه این موفقیت را در چه میدانید؟
*موفقیت در هر خانواده ای نسبی است و تنها دلیل موفقیت علمی تلاش و پشتکار همیشگی است ، شرایط من برای تحصیل از همان زمان ابتدایی بسیار دشوار بود بخاطر دوری از مدرسه و شرایط آب و هوایی سخت و دلایل بسیار دیگر، اما بخاطر علاقه فراوانی به تحصیل داشتم تمام این موانع رو به لطف خدا پشت سر گذاشتم و هنوز هم در حال آموختن هستم که در دریای بیکران دانش هنوز قطره ای ناچیزم.
از کی با شعر آشنا شدید؟
* از زمان بچگی با ترانه های محلی مادرم هر جا که همراهش بودم با علاقه به متن ترانه ها دقت می کردم و در کتابهای درسی زمان ابتدایی همیشه علاقه خاصی به شعرها داشتم و متاسفانه در خانه کتاب شعر فارسی نداشتیم ولی زمان راهنمایی شعر می گفتم، شعر با قافیه های صحیح ولی بدون وزن ، چون هنوز عروض نخونده بودیم. برای دختر عموهایم که میخواندم خیلی تشویقم می کردند ، بعدها در دبیرستان با آشنایی به عروض شعرهام بهتر شدند اما بصورت حرفه ای سه سالی هست که شعر می نویسم.
چه موفقیت هایی در این زمینه کسب کردید و چه استقبالی از آن شده؟
*بستگی داره چه تعریفی از موفقیت داشته باشیم، شعر امروز ما بااین وضغیت اسفناکی که داره ، متاسفانه موفقیت شامل چاپ کتاب و تشویق عوام و لایک در فضای مجازی است ، اما به واقع اینگونه نیست، موفقیت واقعی رو باید در دل مردم جستجو کرد در دل عوام شعر دوست و خواص شعر شناس ، لطف هر دو قشر شامل حالم بوده امیدوارم که لایق محبت واقعی مردم بوده باشم.
تا جایی که اطلاع دارم برنامه هایی هم بطور مستمر در تهران برگزار میکنید، چه افرادی در آن برنامه ها شرکت میکنند؟
*بله، من مدیر و دبیر کانون ادبی پژواک هستم و جلسات شعری با حضور اساتید شعر و حوزه نقد برگزار می کنیم که به صورت کارگاهی به شعر و معضلات شعر امروز می پردازیم ، افرادی که در این جلسات شرکت می کنند از شعر دوستان و شاعران و ترانه سراها گرفته تا خوانندگان و اساتید شعر و کارشناسان نقد ، ما در خدمتشون هستیم.
این برنامه ها و نشست ها را در چوبر هم می توانید برگزار کنید؟
*اتفاقا یکی از دغدغه های همیشگی من برگزاری نشست ادبی در چوبر هست ، برای این کار پسندیده به حمایت و همراهی اهالی نیازدارم و بخاطر بعد مسافت دسترسی آنچنانی به افراد شاعر و علاقمند ندارم و اگر کسی هست که علاقمند به برگزاری و اجرای این طرح است من از همین جا اعلام همکاری می کنم.
بعنوان یکی از افتخارات علمی فرهنگی کشور، وضعیت فرهنگی کشور را چگونه می بینید؟
*خیلی بد، متاسفانه فضای مجازی فرصت مطالعه رو از مردم ما گرفته و اکثر مردم از فضای مجازی به اشتباه دارند استفاده می کنند ، ملتی که کتاب نخونن سطح دانش و فرهنگ و آگاهی شون از یک میزان فراتر نخواهد رفت و این مسئله در همه اقشار هست.
چوبر چطور؟
*چوبر شهر بسیار مستعدی برای پیاده سازی طرحهای فرهنگی _ادبی است ، مردم چوبر از شعور و آگاهی بالایی برخوردارهستند و این چند سال اخیر هم شاهد پیشرفتهای بی شماری بودیم و به امید خدا این پیشرفتها فقط در حیطه اقتصادی نباشه و طرحهایی برای گسترش فرهنگ عمومی و دانش ادبی اهالی نیز در نظر گرفته بشه.
چه چیزی باید تغییر کند یا توسعه یابد تا به آن سطح ایده آل در پیشرفت چوبر برسیم؟
*بستر فرهنگ سازی خانواده و مدرسه و رسانه های عمومی است ،از طریق همین سه روش میشه خیلی چیزها رو تغییر داد وقتی سطح فکر و اندیشه بالا برود ، فرهنگ هم خودبخود نهادینه خواهد شد.
در چه قسمتی از شهر شما احساس ضعف میکنید (منظور اجتماعی،فرهنگی، و ….)
*من سالهاست از چوبر دورم ولی احساس می کنم محله های دور افتاده تر ، فاقد هرگونه امکانات رفاهی برای بستر سازی فرهنگی هستند.
حال اگر شما مسئولیت اجرایی در بخش فرهنگی کشور را داشتید اولویت کارهایتان برای توسعه فرهنگی چی بود؟
*در کشور ما حتی شهرهای بزرگ ما با کمبود کیفی کتابخانه مواجه هستیم ، کتابهای کتابخانه های دولتی همگی قدیمی و بعبارتی مال نسلها قبل هستند و ملتی که علاقه چندانی به کتابخوانی نداره هرگز پول برای کتاب پرداخت نخواهد کرد در نتیجه بهترین روش فرهنگ سازی برای مطالعه، ارایه کتابهای روز در کتابخانه هاست ، من اگر مسئول اجرایی بودم فکری به حال کتابخانه ها می کردم ، ریشه فرهنگ و پیشرفت هر ملتی بر بنای کتاب استوار است.
چه چیزی شما را در زندگی آزار میدهد؟
*در حال حاضر مافیای شعرو ادبیاتی که متاسفانه همه جا جریان داره
نظرتان در مورد مطالب زیر بطور کامل بنویسید:
جاده توریستی ال کیوی ؟
خودم نرفتم تا حالا ولی شنیدم بسیار زیباست.
ساحل توریستی چوبر؟
طرح خیلی خوبیه و به امید خدا بهتر هم خواهد شد.
موسسه خیریه انفاق مهر؟
اتفاق بسیار بسیار خوبی است
رییس جمهور روحانی؟
دل و دین و اقلیمش آباد باد.
فکر میکنی مردم در مورد تو چی فکر میکنند؟
مردم به من خیلی لطف داشتند این سالها ، و همیشه مورد لطف و محبتشون بودم.
آیا خودت را انسان مفیدی برای جامعه میدانی؟
شاید در آینده باشم.
۵ نفر از تاثیرگذارانی که در زندگیت نقش مهمی داشتند فقط نام ببر؟
پدرم، همسرم ، معلم ادبیات دبیرستانم، پروفسور وفایی استادم ، و در کنار همه اینها شیخ اجل سعدی.
چه فعالیتی در زندگی بجز شغل اولتان انجام می دهید؟
*مدتی کارگاه مجازی شعر و ترانه و نقد داشتم که به دلایلی موقتا کنار گذاشتم.
اگر بخواهی از ۷ نفر شخصیت مهم زندگیت تشکر و قدردانی کنی چه کسانی خواهند بود و چرا؟
*قبل از همه خدایی که همیشه دستم را گرفته ، مادرم بخاطر تحمل تمام رنجهایی که بخاطرم کشیده، پدرم بخاطر اینکه همیشه بهترین ها رو برامون خواسته، همکلاسیهای دبیرستانی ام که همیشه مشوقم بودند برای شعر ، همسرم که شرایط منو درک می کنه و همیشه کنارم بوده ، تنها پسرم که انرژی زندگی به من میده، مردم خوبم که همیشه کنارم بودند ، و در آخر کسانی که به هر شیوه خواستند من به هیچ جایی نرسم.
چقدر سایت چوبر نیوز را می شناسید و چه نظری دارید؟
*به تازگی سعادت آشنایی داشتم و به نظرم رسانه خوبی است برای آگاهی مردم.
منابع خبری شما از منطقه به چه صورت است؟
عضو کانالی هستم و اخبار چوبر رو از این طریق دنبال می کنم.
کانالهای موفق خبری چوبر از نظر شما کدامند؟
من فقط عضو کانال چوبر حواشی هستم.
چه ضعف و قوتی دارند؟
نقطه قوتش اطلاع رسانی خوب و گسترده ست و اطلاع رسانی مشکلات شهر و آگاهی مسولین از وضع مردم. قطعا هر نهادی نقاط ضعفی هم داره، کانال چوبر حواشی هم به نظرم چون جنبه اطلاع رسانی داره از پرداختن به مسایل دیگر مثل چالش عکس و غیره خودداری کنه بهتره.
سخن پایانی :
در پایان از زحمات شما سپاسگزاری می کنم و توصیه ام به جوانان علاقمند و فرهنگ دوست شهرم برای ارتقای سطح دانش ادبی و علمی ، مطالعه روزانه ست
که به فرموده شیخ اجل سعدی گرانقدر
داروی تربیت از پیر طریقت بستان
کادمی را بتر از علت نادانی نیست
در اخر آرزوی کامیابی و بهروزی برای شما و همشهریان محترمم دارم.
سلام خیلی حرفهاتون دلنشین و جالب بود. الهی که همیشه تندرست و موفق باشید بهمراه خانواده و آقا پسرتون.چون خودم به ادبیات علاقه دارم و گهگاهی هم شعر میگم فکنم بهترین قسمت مصاحبه دعوت از مردم شهرم برای مراسم پژواک در چوبر هست.
کاش معلمان و دیگزان کمک کنند تا آنرا برگزار کنید.
مصاحبه زیبایی بود
درسیل خروشان چون گرداب آنم چه کنم!
در جلوه تاج سران مترسک نهانم چه کنم!
قطعه ای از سروده های خودم است، تقدیم به
آنهایی که حق و حقوقشان در زندگی و جامعه بر آورد نمی شود.
شاعر نیستم ولی شاعر و اهل ادب را از صمیم قلب دوست دارم .
جناب آقای غلامی موفق باشید.