به گزارش چوبر نیوز، چوبر به همان میزان که انسانهایی بزرگ و پا به سن گذاشته دارد، محله ها و مناطق خاطره انگیز و زیبایی دارد که در اکثر موارد نامهای خود را از همین بزرگ مردان دوست داشتنی خاطره ساز به عاریت گرفته است.
« نایب آباد » یکی از همین محله هاست که در بالا محله چوبر واقع شده و مغازه قدیمی و خاطره انگیز خود « حاج نایب محمدی » نوستالوژی خاطرات قدیمی بسیاری از تحصیلکردگان و دانش آموزان و مردمان بالا محله چوبر است.
بر اساس این گزارش و طبق شنیده ها برای اولین بار حاج نایب در حالی آنجا ساکن شد که به جز درختان انار و شالیزارهای دور و اطراف چندان سکنه ایی در آنجا نبوده و کمی پایین تر منزل و کارگاه چوب بری مرحوم حاج همادوست و خیلی بالاتر هم منزل حاج احمد قلمی بوده است.
وی زمانی در آنجا ساکن شد که هنوز جاده ایی برای عبور و مرور ماشین در این قسمت نبوده بلکه جاده ایی تقریبا مالرو ولی عریض بوده که بیشتر مردم با ارابه و اسب کالاهای سنگین خود را جابجا می کردند.
البته شاید به میمنت سکونت وی در این محل و همت اهالی منطقه بوده است که بلافاصله در اوایل سال ۶۰ بلدزرها برای اجرای طرح جاده کشی به ال کیوی در این جاده شروع به کار کرده و آنرا تا به ارتفاعات چوبر رسانده و صد البته نیمه کاره رها کردند. و حالا جاده ایی که اسفالت شده ابتدا و انتهای چوبر را به هم متصل می کند و نایب آباد در قسمت تقریبا انتهایی آن قرار دارد که پاتوق خیلی ها از جمله پیشکسوتان و بزرگان بالا محله چوبر است.
در این مکان که البته معلوم نیست قهوه خانه است یا بقالی ، چای و بعضا غذا هم سرو می شود. به همین خاطر پاتوق راحتی برای موتوری های مسافر کش چوبر است. از قدیمی هایی که گهگداری با موتور کار می کردند و در این مکان استراحت می کردند مرحوم نایب قربانی بود که در دهه هفتاد بر اثر تصادف به رحمت خدا رفت.
پر کارترین زمان این محله و بخصوص مغازه حاج نایب، تابستانهای سال ۱۳۷۲ الی ۸۰ بود. در آن زمان کربلایی احد هنری مشتری دایم این مغازه بود که با آن مجله جدولی که بدست می گرفت جوانها و تحصیلکردگان را بدور خود جمع می کرد و به طرح مسءله می پرداخت.
دکتر بهرام قلمی، منصور شوکتی، پرویز محمدی،عیسی محمدی،علی شوکتی،حیدر شیرپور، ابراهیم دهقان و… از جوانان تازه به دانشگاه راه یافته و نیافته آن دوران بودند که بنظر خاطرات ماندگاری از این مغازه قدیمی دارند.
حاج نایب شخصیتی صبور و بسیار درونگراست. سالها از پشت میز خود حرف و حدیث ها و بگو مگوها و صحبت های شاد و شیرین مردم را شنیده و دم بر نیاورده و همچنان سنگ صبور خیلی ها بوده است. شاید به همین است که با گذشت سالهای سال هنوز مردم محله و مشتریان قدیمی حاج نایب را دوست دارند و او هم بی هیچ منتی از صبح تا شب با آغوشی باز بهمراه یک چای قند پهلو از آنها پذیرای می کند….
ما دوست داشتیم بیشتر از این، در مورد این شخصیت دوست داشتنی و عزیز چوبر بنویسیم اما در فرصت بسیار اندکی که مدیر سایت توانست این اطلاعات را در اختیارم بگذارد و من سعی کردم نسبت به این پیشکسوت، خاطره ساز چوبر ادای دین کرده باشم و انجام وظیفه. . . .! تا انشاا… اگر فرصی دست داد در سفر سالیانه به چوبر گزارشی کامل و دیداری مفصل با این بابای مهربان داشته باشم.
اما تصاویری که یکی از نواده گان حاج نایب زحمت کشیده و برایمان ارسال کرده اند شاید چندان کیفیتی نداشته باشد اما پر از صفا و صمیمیتی است که از چهره مهربان این حاج بابای دوست داشتنی می توان برداشت کرد.
