گلهها را بگذار، نالهها را بس کن! روزگار گوش ندارد که تو هی شکوه کنی!
زندگی چشم ندارد که ببیند اخم دلتنگ تو را، فرصتی نیست که صرف گله و ناله شود!
تا بجنبیم تمام است تمام!
مهر دیدی که به برهم زدن چشم گذشت…
یا همین سال جدید!!
باز کم مانده به عید!!
این شتاب عمر است…
من و تو باورمان نیست که نیست!
زندگی گاه به کام است و بس است، زندگی گاه به نام است و کم است،
زندگی گاه به دام است و غم است…
چه به کام و
چه به نام و
چه به دام!
زندگی معرکه همت ماست، زندگی میگذرد …
زندگی گاه به نان است و کفایت بکند!
زندگی گاه به جان است و جفایت بکند!
زندگی گاه به آن است و رهایت بکند…
چه به نان و
چه به جان و
چه به آن!
زندگی صحنه بیتابی ماست، زندگی میگذرد…
زندگی گاه به راز است و ملامت بدهد!
زندگی گاه به ساز است و سلامت بدهد!
زندگی گاه به ناز است و جهانت بدهد!
چه به راز و
چه به ساز و
چه به ناز!
زندگی لحظه بیداری ماست، زندگی میگذرد…
(منبع: تالش بزرگ، سرزمین زیبای من)
بسیار زیبا بود خانم جهانی. تشکر