به گزارش چوبر نیوز، چندی پیش sms زیبایی از طرف یکی از مخاطبان سایت بدستم رسید که همان لحظه مجابم کرد در اولین فرصت که شمال رفتم، دیداری با هم داشته باشیم. لیست بلند بالایی از دوستان و عزیزانی که با تلفن و sms اظهار لطف کرده و بنده را در خصوص اجرای برنامه مثلث شبکه خبر و همچنین سایت چوبر نیوز، مورد لطف و محبت خود قرار داده بودند، در حال پر شدن بود اما من شرمنده این عزیزان بودم تا اینکه پس از مدتها فرصتی پیش آمد تا در سفری یک روزه در کنار همشهریان عزیزی باشم که وجود و حضورشان همیشه مایه افتخار و دلگرمی من است.
ابتدا سراغ همان sms را گرفتم که طرز نگارش آن مدتها ذهنم را مشغول کرده بود.هنرمند عزیزی بنام عسگر حسن پور که سالها در خط مقدم جبهه بوده و در زمینه های فرهنگی نیز در ناحیه سپاه آستارا فعالیت های گسترده ای کرده بود، خاطراتی زیبا از اوایل انقلاب در چوبر داشت که چگونه در اوج انقلاب که برخی مغازه دارها قند ، چایی و نفت را احتکار می کردند، به همراه پسرخاله اش شهید احمد عزتی و عبدالحسین حقی ، شبانه نقشه هایشان را خنثی می کردند.
او حتی قسمتی از وصیت نامه خود را هم همراه آورده بود که در گوشه ایی از آن نوشته شده بود « … من اگر شهید شدم ، مرا کنار مزار شهید رستمعلی شوکتی بگذارید تا …»
این هنرمند خوش ذوق که شباهت زیادی هم به مهران رجبی، بازیگر تلویزیون دارد می گفت خیلی جاها او را با مهران رجبی اشتباه می گیرند. او نیز بمانند پدرش حاج شکور حسن پور ، انسانی خوش مشرب و دوست داشتنی بود که به اتفاق هم دیدارهایی نو با برخی از همشهریانمان داشتیم .
ابتدا دوری در چوبر زدیم. چهره شهر هرچند به هم ریخته بود اما خبر از فعالیت های گسترده عمرانی در جهت توسعه شهر می داد که این خود نوید مسرت بخشی برای حل معضلات و مشکلات شهری از جمله کانال کشی بازار چوبر بود.
من همیشه در سفر به شمال سری به شهرداری می زدم تا هم خبر های جدیدی بگیرم و هم دیداری با عزیزان و زحمت کشان مسئول شهرمان داشته باشم. این بار هم رییس شورای شهر چوبر با همان صمیمیت همیشگی و آغوش باز ما را به دفترش دعوت کرد. آقای فرهاد حیدر نیا در فرصتی کوتاه نتایج دیدار برخی اعضای شورای شهر چوبر با هاشمی رفسنجانی را برایمان تشریح کرد که بنظرم اگر تلاشها و قول و قرارهای این دیدار به نتیجه برسد، به یقین چوبر به یکی از زیباترین شهرهای ساحلی جهان تبدیل خواهد شد.
چرا که حیدرنیا از جاده کمربندی قوس دار و طراحی و تعبیه میدانهایی سخن به میان آورد که البته اگرعملی شود سودی سرشار از توسعه اقتصادی،اجتماعی و گردشگری نصیب اهالی چوبر و منطقه خواهد شد. . که این خبری مسرت بخش و چشم اندازی بسیار زیبا برای آینده شهر چوبر و منطقه خواهد بود.
سید حمزه موسوی ، مرد با اخلاق شهرداری، ایرج شریفی دوست عزیز و کارمند فعال شهرداری، و رییس دفتر شهرداری را هم دیدیم که دوست داشتیم بیشتر در خدمتشان باشیم اما فرصت نبود و برای دیدار با شهردار وارد دفترش شدیم.
بر خلاف دیدارهای قبلی برخورد شهردار بسیار سرد بود و به زحمت حرف می زد. نمی دانم خسته بود یا ناراحت، اما هرچه بود بنظرم چندان دیدار جالبی نبود…
در عوض دیدار با عزیزانی چون خرم، مقداد و آرمین لازم، علاوه بر تصاویر زیبایی که از چوبر و مردم خونگرمش برای سایت، در اختیارم گذاشتند، انرژی مثبت مضاعفی به من داد و همچنین دیدار صمیمانه با پیشکسوت بزرگی چون حاج التفات یکدل که به حق یکی از بزرگان نیک اندیش روزگار است.
ما قول گفتگو با نخستین دکتری که در چوبر مطب دایر کرد را به شما داده بودیم. به همراه آقای حسین نصرتی، مدیر عامل موسسه خیریه ، شال و کلاه کردیم تا این وظیفه را هم به انجام برسانیم اما عذر خواهی دکتر بخاطر مریض هایش، این گفتگو را به روز دیگری موکول کرد. البته دفتر موسسه خیریه هم کم از مطب دکتر آذرکش نداشت چرا که خیرین و مراجعینی از حویق، لمیر و اطراف چوبر، فعلا اجازه خروج آقای نصرتی را از دفتر نمی داد.
بسیار علاقمند بودم آقای عادل بقایی شخصیت برجسته و محترمی که همه از وی به نیکی یاد می کنند را ببینم، اما سعادت حاصل نشد چون نه تلفنی از ایشان داشتم و نه آدرسی. آنطور که من پرس و جو کردم گفتند چوبر نیست.
۲۸ سال پیش در مدرسه شهید شوکتی ، معلمی داشتیم که علاوه بر درس به ما نظم زندگی می آموخت. ناظمی دلسوز و زحمت کش که دیدنش پس از این سالها، خاطرات شیرین دوران ابتدایی و مهربانی هایش را برایم زنده کرد. حاج محمد بابایی، هرچند دیگر بازنشسته شده اما مهر و محبت صمیمانه و بیکرانش بمانند گذشته شرمنده ام کرد… گذشته ایی که پر است از خاطرات شیرین مدرسه و معلم و مهربانی !
….
من با اشتیاق دوست داشتم همه عزیزانی که بنوعی با sms و تلفن نسبت به بنده اظهار لطف کرده بودند ببینم، با این حال نتوانستم عزیزانی چون : آقایان هنری، قلمی، خندستانی، غلامی، نعمتی، دبیری، آقایی، خیبری، عسگری، طوطی و… را ببینم . به هرحال در آن فرصت اندک دیدن عزیزانی چون برادران یکدل، آقای جهاندوست، آقای شهیدی، برادران سلمانی (جعفر و عبدالرزاق)، برادران صفرزاده، آقایان افتخاری، آقای جعفری (مهرداد و پدر بزرگوارشان)، آقایان عباسزاه، طاهری، بی نیاز و … غنیمتی با ارزش بود.
امیدوارم در اینده ای نزدیک بتوانم بیشتر در خدمت دوستان و همشهریان عزیزم باشم. البته با توجه به سفر دور و درازی که در پیش دارم، نمی دانم کی و چه وقت و آیا اصلا فرصت دیداری دوباره با همشهریان عزیز و صممی ام را خواهم داشت یا نه؟!
دیدارها همیشه هم تلخ یا همیشه هم شیرین نیستند. گاهی وقتها برخی دیدارها آنگونه که ما فکر می کنیم، جور در نمی آیند. حالا به عمد یا غیر عمد برخی رفتارهایی که در اینگونه دیدارها بوجود می آید بماند، من چیزی به دل نمی گیرم. اما آنچه برای ما انسانها مهم است علاقه و اشتیاق برای دیدن کسانی است که برایمان عزیزند. و برای من همه انسانهای نیک اندیش و نیک گفتار و نیک کردار عزیز و مهمند که از دیدنشان شاد و خوشحال می شوم. حال چه شیرین و چه تلخ !
همه مردم چوبر باشخصیت و قابل احترام هستند، چون از لحاظ فرهنگ،ادب و مشارکت اجتماعی در جایگاه برتری هستند ،این موضوع در حس نوع دوستی و هم یاری نمایان است.من شخصاًبه همه همشهریانم ارادت وبه آنها افتخار می کنم و برای تک تک شان آرزوی سلامتی دارم .
ما باید بیشتر قدر همدیگر را بدانیم .
دوستدارهم باشیم که شاید فردایی نباشد!!!
در گذشت مرحوم دکتر کیوان آذر کش فرد باشخصیت، مهربان و دوست داشتنی را تسلیت می گویم.
ما باید از این رفتن ها درس عبرت بگیریم که فقط خوبی و یاد نیک ماندگار است! متشکرم.
آقای بقایی همشهری محترم ماهم به وجود شما افتخار میکنیم.
موفق باشید-مشتاق دیدار
سلام
آقای شوکتی کاش قبل از اینکه می آمدی حد اقل یه ندایی می دادی. چه اشکالی داره قبلا بگی که مثلا فلان روز چوبر هستی. تلفنتان که همیشه رو منشیه. اس ام اس هم جواب نمیدی. یه کم با مردم را بیا
کاش خبر میدادی .
چرا از پارا میدان پس هیچی ننوشتی؟
چرا به خانم جهانی اینقدر میدان داده ایی. بهتر نبود یه نفر رو از چوبر برای مدیریت سایت انتخاب می کردی. اون کیو تو چوبر می شناسه. آقای دبیری و طوطی مگه بدکار می کردند؟
در هر حال شاید صلاح بوده اما این خانم داره اعصاب مرا بهم می ریزه.
لطفا بگید به مصاحبه ها یی که گفتم انجام دهند.
اصلا نمی دانم این نظرات رو می خونی یا نه اما خواهش می کنم برای حفظ مخاطبانت با عوامل سایت،دبیری،طوطی،اون دختره،آقایی، امیری و همچنین با اون افرادی که قبلا نام برده بودم مصاحبه کنند.(دکتر حیدر نیا،دکتر فقیر پور،دکتر خرم دل،قای خندستانی و…)
راستی خیلی دلم می خواهد یک میز گردی در چوبر یا آستارا تشکیل دهم و شما،آقای نصرتی،شهرداری،شورای شهر،را به گفتگو دعوت کنم
باسلام…
خانم مهناز شما نسبت به ما لطف دارید…
حتما صلاح این بوده که آقای شوکتی خانم جهانی رو به عنوان مدیریت موقت سایت انتخاب کردند.
به هرحال ممنون از اظهار نظرتون…